وبلاگ :
شعرايرج مظلوم ساماني
يادداشت :
رباعي
نظرات :
5
خصوصي ،
4
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
مريم
دريا بودي و من قايقي خرد، که هر جا خواست امواجت مرا برد، دلم پارو زن بيچاره اي بود، که در امواج
عشقت
يک شبي مرد..
+
مريم
کاش کوچيک بوديم. وقتي کوچيک بوديم دلامون بزرگ بود. ولي حالا که بزرگ شديم بيشتر
دل
تنگيم. کاش کوچيک مي مونديم تا حرفامونو از نگاهمون بفهمن نه حالا که بزرگ شديم و فرياد هم که مي زنيم باز کسي حرفامونو نمي فهمه..
+
مريم
عشق مثل آبه، مي توني توي دستات قايمش کني، اما آخرش يه روز دستتو وا مي کني مي بيني نيست! قطره قطره چکيده بي اينکه بفهمي.. فقط احساس مي کني کمي دستات نمناکن. اين همون رطوبت
خاطره
هاست که بر جاي مونده
+
مريم
از انسانها غمي به دل نگير؛ زيرا خود نيز غمگين اند؛ با آنکه تنهايند ولي از خود ميگريزند زيرا به خود و به عشق خود و به حقيقت خود
شك
دارند؛ پس دوستشان بدار اگر چه دوستت نداشته باشند.